تبادل
لینک هوشمند
مي داني سخنران يک حرفي زد که با آموزه هاي قرآن مغايرت داشت. گفتم: مگر چه گفت؟ رفيقم گفت: سخنران در رابطه با حرکت در مرکز گفت که مثلاً يک مهماني ترتيب دهيد و بعد کساني که در هر حوزه اي کسب و کاري دارند دعوت کنيد تا با هم، هم صفايي کرده باشيد و هم در آن پولي در بياوريد.
گفتم خوب، تا اينجا کجاش با آموزه هاي قرآن مغايرت دارد؟ گفت: ببين، معمولاً چه کساني به همچين مجالسي دعوت مي شوند، آدمهاي پولدار. در قرآن هم گفته شده "به آنهايي که افراد پولدار را سر سفره شان دعوت مي کنند و نشاني از آدمهاي فقير نيست، آنها را به عذاب الهي بشارت ده."
گفتم: رفيق حرفهايت تمام شد. گفت: بله. گفتم معلوم مي شود نه به حرفهاي آن بنده خدا خوب توجه کرده اي و نه قرآن را درست فهميده اي. پس ميان حرفهايم نپر و تا آخر خوب گوش کن.
گفتم: اولاً آن سخنران نگفته که مهماني آنچناني بگير. او گفت: هفت هشت ده نفر آدم کاسب يا باصطلاح تو پولدار، جمع کن در يک جا با يک کيلو آجيل و چاي و شيريني که سر و ته اش شايد 50 هزار تومان هم نشود. يک مرکز درست کن تا در آن شايد کاسبي ميليوني يا ميلياردي در بيايد.
اما قرآن چه مي گويد: منظور قرآن به آن مجالس لهو و لعبي است که کلي در آن خرج مي کنند و اصراف مي کنند و پولي که شايد مي توانست گره از مشکل چند تا نيازمند باز کند، بي هدف حيف و ميل مي شود و نه فايده اي براي دنياي آنها دارد و نه براي آخرتشان.
در حاليکه شايدآن مجلس ساده اي که در واقع يک مجلس کاري است، شايد آدمهايي باشند که خيرشان از صد تا مثل من و تو هم بيشتر باشد.
بعد به او گفتم: برو در احوال امامان ما کمي تفحص کن، آدمهاي متمولي بودند، اما اين تمول را در راه خدا خرج مي کردند و اتفاقاً با آدمهاي متمول هم بنابه کاري که داشتند نشست و برخاست هم مي کردند.
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط محمد
آخرین مطالب
آمار
وب سایت:
